- طغیان کردن (خوَشْ / خُشْ دَ)
موج زدن آب. جوشش سیل و دریا و جز آن، نافرمانی کردن:
حرف زهرش گفته ام شکّر لبم را میگزد
درد طغیان میکند گر نام افیون میبرم.
ظهوری (از آنندراج)
حرف زهرش گفته ام شکّر لبم را میگزد
درد طغیان میکند گر نام افیون میبرم.
ظهوری (از آنندراج)
